ازدواجهای عاشقانه و خانواده های حقوقی
قبلا خلاصه این مطلب را نوشتم اما دوباره تاکید و تفصیل دادم
چنان قحط سالی شد اندر دمشق که یاران فراموش کردند عشق
زن وشوهردر راهرو دادگاه به روزهای عاشقی خود فکر می کردند چه شد که عاشق شدم؟ و آن عشق جانسوز کجا رفت؟
در فرهنگ جدید ما رسم اینست که دختر و پسر اول همدیگر را می بینند و عاشق می شوند و بعد ازدواج میکنند وبعد از ازدواج در نظام خانواده از همدیگر حقوق خود را مطالبه می کنند البته هنوز صفا و صمیمیت در خانواده های ما بیش از حق و حقوق ارزش دارد ولی تبلیغات رسانه ها خانواده ها را به سمت حقوقی شدن سوق می دهند خانواده ای که زن و شوهر به عشق هم مشکلات را تحمل می کنند،بسیار صمیمانه تر از خانواده ایست که زن و شوهر با محاسبه و مطالبه حقوق خود به زندگی ادامه میدهند از طرفی علاقمند شدن دختر و پسر به یکدیگر موجب پوشیده ماندن عیوبی می شود که در هر کدام وجود دارد و بعد از شروع زندگی و آرام شدن آتش عشق آشکار می شود
به نظر می رسد اگر خانواده ها با شناخت نسبی از یکدیگر و فرزندان خود آنها را در انتخاب شریک زندگی یاری کنند وجوانان وبلکه نوجوانان قبل از شروع زندگی وبدون مزاحمت دل همدیگر را بشناسند و با راهنمایی والدین ازدواج کنند و در زندگی با هم بر اساس اخلاق و صمیمیت و ایثار ،عاشقانه رفتار کنند زندگیها کمتر دچار آسیب می شوند
متاسفانه رفتار غیر اخلاقی وظالمانه برخی باعث شده تا روشنفکران و مسئولین فرهنگ خانواده ها را به سمت حقوقی شدن سوق دهندو زنان را که مظهر عشق و عاطفه هستند به عناوین مختلف رودرروی همسر و فرزندان قرار دهند
اسلام زنان را به کار در خانه تشویق کرده اما به مردان حق دستور دادن به زنان را نداده است وبلکه دستور داده که مردان با زنان با محبت ونرمی رفتار کنند چرا که زنان گلهای خوشبو هستند نه کارگران تندخو .